از " گراناز موسوی"
حالا عصر استو از بتونهكردن روزها به خانه میآیم
و بودنت بوتهای است
كه به زندگی سنجاقک اضافهمیشود
تا مرگ روی زندگی ناچیز شبپرهنیفتاده
بیا
تا كنار اینهمه گیاه وزمین و آدم
تنها نمانم
اینجا
اگرچه انتظار را با آهی كهپشت پنجرههاست
میكشیم و تمام میشویم
بیا
مثل آسمانی كه یک عمر رویبام ایستاده
آخرین حرفم
نشستن كنار توست .
گراناز موسوی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی