قطعه ای از کتاب اَبَر ابله / ارلند لو
...گاهیوقتها به ماهیهای قرمز غبطه میخورم. ظاهرا دامنهی حافظهشان فقط در حد چند ثانیهاست. محال است بتوانند سلسلهای از افکار را پیگیری کنند. آنها همهچیز را برای اولینبار تجربه میکنند. هر بار. و مادامی که از نقص و معلولیتشان بیخبر هستند حتما زندگیبرایشان داستان بلند خوب و خوشی است. یک جشن. شور و هیجان از سحر تا غروب...!
اَبَر ابله / ارلندلو / مترجم: شقایق قندهاری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی